English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9691 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distribution point U نقطه تقسیم اماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
break bulk point U نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
Other Matches
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
table of distribution U جدول تقسیم اماد
supply point U نقطه اماد
distribution point U نقطه توزیع اماد
ammunition point U نقطه اماد مهمات
beach dump U نقطه اماد در سر پل دریایی
water point U نقطه تقسیم اب
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
divisor U عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdividing U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
sectors U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
bulk material U اماد یک جا
water supply U اماد اب
water supplies U اماد اب
train U بنه اماد
categories U انواع اماد
essential supply U اماد ضروری
resupply U اماد مجدد
mission load U اماد عملیاتی
reserve stock U اماد ذخیره
requisition line U خط درخواست اماد
supply route U اماد راه
supply route U مسیر اماد
bulk supply U اماد با کانتینر
unit supply U اماد یکانی
bulk supply U اماد عمده
stock U اماد ذخیره
stocked U اماد ذخیره
depot supply U اماد دپویی
care of supplies U مراقبت اماد
class v supplies U اماد طبقه 5
class iv supplies U اماد طبقه 4
class ii supplies U اماد طبقه 2
trained U بنه اماد
trains U بنه اماد
class i supplies U اماد طبقه 1
air material U اماد هوایی
air landed supply U اماد هوانشستی
essential supply U اماد حیاتی
supply control U کنترل اماد
critical item U اماد حساس
short supply U اماد کم یاب
shop supply U اماد تعمیرگاهی
depot supply U اماد امادگاهی
care of supplies U نگهداری اماد
materiel management U مدیریت اماد
supply support U پشتیبانی اماد
stockage U ذخیره اماد
category U اقلام اماد
general supplies U اماد عمومی
level of supply U سطح اماد
condition code U کدوضعیت اماد
armed U جنگ اماد
consigned inventory U اماد امانی
development order U دستوربهبود اماد
supply sergeant U گروهبان اماد
assault supplies U اماد هجومی
intransit stock U اماد سیال
follow up supply U اماد بعدی
commodity command U فرماندهی اماد
bulk material U اماد حجیم
procurement U تامین اماد
one day's supply U یک روز اماد
follow up U اماد بعدی
gratuitous issue U اماد پیشکشی
follow up supply U اماد متعاقب
point-to-point connection U اتصال نقطه به نقطه
point to point network U شبکه نقطه به نقطه
pointillism U نقاشی نقطه نقطه
supply route U خط تدارکات راه اماد
control period U دوره کنترل اماد
main supply route U مسیر اصلی اماد
unit train U بنه اماد یکان
procurement U تهیه و تحویل اماد
stock funds U اعتبار نقدی اماد
consumable supplies U اماد مصرف شدنی
unit reserves U اماد ذخیره یکانی
issue priority U تقدم توزیع اماد
emergency leave U سطح اماد اضطراری
main supply route U اماد راه اصلی
development order U دستور ساخت اماد
early resupply U تجدید اماد به موقع
logistical U مربوط به اماد یکانها
deteriorating supplies U اماد فاسد شدنی
distributions U جدول توزیع اماد
distribution U جدول توزیع اماد
control level U سطح کنترل اماد
base reserves U اماد مبنای ذخیره
automatic supply U روش خودکار اماد
automatic supply U سیستم اماد خودکار
authorized allowance supplies U سهمیه اماد مجاز
authorized allowance supplies U سهمیه مجاز اماد
application study U بررسی پذیرش اماد
antimateriel agent U عامل فساد اماد
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
inventory U ذخیره موجودی اماد
day of supply U تعداد روزهای اماد
available supply rate U نواخت اماد موجود
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
distribution area U منطقه توزیع اماد
balanced supply U اماد متعادل شده
balanced stock U ذخیره اماد متعادل
back order U اماد غیر موجود
procuring U تهیه و تحویل اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
procured U تهیه و تحویل اماد
procure U تهیه و تحویل اماد
basic end item U اقلام اولیه اماد
bulk supply U اماد به طور قوال
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
short supply U اماد کمبود دار
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
centralized items U اقلام اماد تمرکزی
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
class i installation U انبار اماد طبقه 1
expendable property U اماد مصرف شدنی
resupply U تجدید اماد کردن
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
service stock U اماد و کالاهای جنگی
assemblage U جمع اوری اماد
requisition line U مسیر درخواست اماد
assemblages U جمع اوری اماد
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
class ii installation U انبار اماد طبقه 2
resources U منابع اماد ذخایر
rolling reserve U اماد ذخیره غلطان
row stack U فاصله اماد از دیوار
status code U رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
air landed supply U اماد تخلیه شده با هواپیما
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
advice code U کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
classified items U اماد طبقه بندی شده
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
ration factor U ضریب اماد جیره غذایی
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
disposable end item U اماد یا اقلام قابل انهدام
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
urgency of need U حیاتی بودن احتیاج به اماد
break up point U نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
class iii supplies U اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
defense subsistence supply center U مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
assignment of space U تخصیص جا برای انبار کردن اماد
control period U مدت زمان کنترل و بررسی اماد
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
floatation U سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1a fairly weighted coin
1Bravetown
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
2procuring activity
2procuring activity
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com